دلتنگي براي مادر مهربان
به يادت داغ بردل مينشانم
ز دیده خون به دامن میفشانم
چو نی، گر نالم از سوز جدایی
نیستان را به آتش میکشانم
************************
به یادت ای چراغ روشن من
زداغ دل بسوزد دامن من
ز بس در دل، گل یادت شکوفاست
گرفته بوی گل، پیراهن من
************************
همه شب خواب بینم، خواب دیدار
دلی دارم، دلی بی تاب دیدار
تو خورشیدی و من شبنم چه سازم
نه تاب دوری و نه تاب دیدار
************************
سری داریم و سودای غم تو
پری داریم و پروای غم تو
غمت از هرچه شادی دلگشاتر
دلی داریم و دریای غم تو
شعر از مرحوم قيصر امينپور
+ نوشته شده در شنبه نهم دی ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۴ ب.ظ توسط حميد(محسن)باستاني
|
كسي كه طعم محبت چشيده ميداند